دوستان شرح پریشانی من گوش کنید:

در زمستانی سرد 

 با دلی رفته ز دست 

 زیر لب می خوانم 

 کاش می شد به تو گفت که تو تنها سخن شعر منی 

 تو نرو دور نشو از بر من  

تو بمان تا که نمیرد دل من 

 بس که دیوار دلم کوتاه است هر که از کوچه تنهایی من می گذرد به هوای هوسی هم که شده 

 سرکی می کشد و می گذرد. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد